دنیای راز دار

آخرین مطالب

آه ، این آیینه کی غرق غبار و گرد شد ؟

جمعه, ۳ دی ۱۳۹۵، ۰۴:۴۲ ب.ظ

اول آبی بود این دل ، آخر اما زرد شد

آفتابی بود ، ابری شد ، سیاه و سرد شد

آفتابی بود ، ابری شد ، ولی باران نداشت

رعد و برقی زد ولی رگبار برگ زرد شد

صاف بود و ساده و شفاف ، عین آینه

آه ، این آیینه کی غرق غبار و گرد شد ؟

هرچه با مقصود خود نزدیکتر می شد ، نشد

هرچه از هر چیز و هر ناچیز دوری کرد ، شد

هرچه روزی آرمان پنداشت ، حرمان شد همه

هرچه می پنداشت درمان است ، عین درد شد

درد اگر مرد است با دل راست رویارو شود

پس چرا از پشت سر خنجر زد و نامرد شد ؟

سر به زیر و ساکت و بی دست و پا می رفت دل

یک نظر روی تـــو را دید و حواسش پرت شد

بر زمین افتاد چون اشکی ز چشم آسمان

ناگهان این اتفاق افتاد : "زوجی فرد شد"

بعد هم تبعید و زندان ابد شد در کویر

عین مجنون از پی لیلی بیابانگرد شد

کودک دل شیطنت کرده است یک دم در ازل

تا ابد از دامن پر مهر مادر طرد شد
قیصر امین پور
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۰/۰۳
دنیا ...

نظرات  (۳)

ته بلاااااااره خال دتر خلی خلی قشنگ بیه.

...................................
مثل  تــــــو از پشت سر خنجر زده نامرد شد خخع

یا
مثل دنیا پست سر هی حرف زدی و طرد شد ... خع
پاسخ:
عجبا...
سلام شما خوبی
عجب شعر قشنگیه حظ کردم .
پاسخ:
سلام ممنون..
نوش جان
 _خارها
 خوار نیستند
 شاخه های خشک
 چوبه های دار نیستند
 میوه های کال کرم خورده نیز
 روی دوش شاخه بار نیستند
 پیش از آنکه برگ های زرد را زیر پای خویش سرزنش کنی!
 خش خشی به گوش میرسد:
 -برگ های بی گناه
 با زبان ساده اعتراف می کنند
خشکی درخت از کدام ریشه آب می خورد.

پاسخ:
ممنون عزیز دلم از انتخاب زیبات

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی