دنیای راز دار

آخرین مطالب

یادگار

جمعه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۴، ۰۴:۰۳ ب.ظ

دلتنگ مثل لحظه ی دیدار می روم

بیزارم از زمانه و بیزار می روم

پر می کنم ز خاطره ات کوله بار را

حالا که از کنار تو انگار می روم

در خاطرم نشسته ای و خوش نشسته ای

اما من از خیالِ تو هر بار می روم

بستی تمامِ پنجره ها را یکی یکی

باشد مرا به حادثه بسپار می روم

باشد مرا رها کن و انکار کن مرا

انکار کن مرا که به انکار می روم

در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس 

پس با دلِ شکسته به بازار می روم

تقدیم می کنم به تو این شعرِ تازه را

آن را به یادگار نگهدار، می روم

جویا معروفی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۱۳
دنیا ...

نظرات  (۲)

این شعر داغ دل خیلیا رو تازه میکنه، اما از دل براومده و لاجرم بر دل میشینه =)
مررسی که خوش قلبی
پاسخ:
مرسی مهربون
:)

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی