توهّم
يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۴۵ ب.ظ
با خیال دوستم داری به چاه افتادهام
در توهّم ، در فرو رفتن به راه افتادهام
اولش بازی و شطرنجی که آخر جنگ شد
تو سپید افتادهای و من سیاه افتادهام
باد در راهست راحت میشوی از شرّ من
لکّهی ابری سیاهم روی ماه افتادهام
از خودم از تو ، به آهنها پناهنده شدم
حال من بد نیست ، از چاله به چاه افتادهام
چیست تکلیفِ کسانی که نه خوبند و نه بد
از ثواب آزرده هستم ، از گناه افتادهام
غلامرضا سلیمانی
۹۴/۰۶/۱۵