آیینه باش
يكشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۳:۰۲ ق.ظ
یک لحظه بی هیاهو دل را حریم او کن
جز او مخواه از او، او را طلب از او کن
گمگشته تو با توست، خود را مزن به کوری
بگشای چشم، او را در خویش جستجو کن
این نامه سیه را با سوز دل بسوزان
این رنگ تیرگی را با اشک شست و شو کن
یک عمر در بر یار با غیر خو گرفتی
یک شب ز غیر بگریز، با یار گفت و گو کن
همچون نسیم تا کی آواره کو به کویی؟
آیینه باش خود را با یار روبرو کن . . .
غلامرضا سازگار
۹۵/۰۲/۱۲