نه از تو نام می خواهم نه از تو کام می خواهم
اهمیت ندارم من، تورا آرام می خواهم
تماشایت مرا کافی ست، عشق تو حرامم باد
خدا ناکرده از لب هایِ تو گر کام می خواهم
سیاهی می رود چشمم، کجا پنهان شدی؟ برگرد!
تُرا ای ماه هر شب بر فراز ِ بام می خواهم
شبیهِ شعرهایِ حافظی، زیبا ، صمیمی، گرم
چمانت در چمن ای سرو گل اندام! می خواهم
نقابِ هر که را برداشتم ابلیس دیدم آه!
تو را ای بهترین در پرده یِ ابهام می خواهم
نمی خواهم کسی جز من بداند رازِ چشمت را
نگاهِ روشنت را غرق در ابهام می خواهم
طنابِ دار دورِ گردن شاعر تماشایی ست
کدامین صبح زود ای دوست؟ من اعدام می خواهم
مرتضی امیری